سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 اگه یه روز - وبلاگ شخصی حامد بهجتی

 

: آرشيو يادداشت ها :

 

پشتيباني وطراحي:

اگه یه روز

جمعه 87 آبان 24 ساعت 7:22 عصر

اگه یه روز

اگه یه روز بری سفر ... بری زپیشم بی خبر

اسیر رویاها می شم ... دوباره باز تنهامی شم

به شب می گم پیشم بمونه ... به باد می گم تا صبح بخونه

بخونه از دیار یاری ... چرا می ری تنهام می ذاری

اگه فراموشم کنی ... ترک آغوشم کنی

پرنده دریا می شم ... تو چنک موج رها می شم

به دل می گم خواموش بمونه ... میرم که هر کسی بدونه

می رم به سوی اون دیاری ... که توش من رو تنها نذاری

 

اگه یروزی نوم تو تو گوش من صدا کنه

دوباره باز غمت بیاد که منُ مبتلا کنه

 

به دل می گم کاریش نباشه ... بذاره درد تو دوا شه

بره توی تموم جونم ... که باز برات آواز بخونم

اگه بازم دلت می خواد یار یک دیگر باشی

مثال ایوم قدیم بشینیم و سحر پاشیم

باید دلت رنگی بگیره ... دوباره آهنگی بگیره

بگیره رنگ اون دیاری ... که توش من رو تنها نذاری

اگه می خوای پیشم بمونی ... بیا تا باقی جوونی

بیا تا پوست به استخونه ... نذار دلم تنها بمونه

بذار شبم رنگی بگیره ... دوباره آهنگی بگیره

بگیره رنگ اون دیاری ... که توش من رو تنها نذاری

اگه یروزی نوم تو تو گوش من صدا کنه

دوباره باز غمت بیاد که منُ مبتلا کنه

به دل می گم کاریش نباشه ... بذاره درد تو دوا شه

بره توی تموم جونم ... که باز برات آواز بخونم

 

که باز برات آواز بخونم

که باز برات آواز بخونم 


نوشته شده توسط : حامد بهجتی

نظرات ديگران [ نظر]


: لیست کامل یاداشت های این وبلاگ :

 


اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

خدمات وبلاگ نویسان جوان