: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
در افسانه ها آمده روزی که خـداوند جهـان را آفرید فرشـتگان مقرب را به بارگاه خـود فرا خـواند و از آنهـا خواست تا برای پنهـان کـردن راز زنـدگی پیشنهاد بدهنـد .
یکی از فرشتگان به پروردگار گفت : خداوندا آن را در زیرزمین مدفون کن .
فرشته دیگـری گفت : آن را در زیر دریاها قرار بـده .
و سـومی گفت : راز زنـدگی را در کوهـها قرار بده .
ولی خـداوند فرمود: اگر من بخواهم به گفته های شما عمل کنم فقط
تعـداد کمی از بنـدگانم قادر خواهند بود آن را بیـابنـد ؛ در حالی که من
می خواهم راز زنـدگی در دسترس همه بنـدگانم باشـد .
در این هنگام یکی از فرشتگان گفت : فهمیدم کجا ؛ ای خدای مهربان
راز زندگی را در قلب بنـدگانت قرار بده زیرا هیچ کس به این فکر نمی افتد که برای پیدا کردن آن باید به قلب و درون خودش نگاه کند .
نوشته شده توسط : حامد بهجتی